اختلال شخصیت مرزی علائم و درمان
آنچه در این مقاله میخوانید
اختلال شخصیت مرزی علائم و درمان
بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که به انگلیسی بوردرلاین نامیده می شوند. در مرز میان روان نژندی و روانپریشی قرار دارند ویژگی اصلی آنها ناپایداری و بی ثباتی عاطفی، خلقی، رفتاری، روابط ابژهای، و خودانگارهٔ آنهاست.
اسکیزوفرنی
این اختلال را به نامهای اسکیزوفرنی موقت، شخصیتانگاری اسکیزوفرنی شبهنوروتیک و اختلال منش سایکوتیک نیز خواندهاند. در ICD-10 به عنوان اختلال شخصیت دارای بیثباتی هیجانی نامیده شدهاست.
شخصیت مرزی الگوی گسترده بیثباتی در روابط با دیگران، خودانگاره و عواطف ضعیف و همراه تکانشگری، رفتارهای خودکشی که اکثرا نمایشی هستند، احساس های مزمن پوچی و بی معنایی زندگی و اندیشهپردازی پارانویایی و بدبینانه گذرا و مرتبط با تنیدگی و استرسی بودن است که در اوایل بزرگسالی آغاز شده و در زمینههای گوناگون مانند خانواده و همسر و شغر خود را نشان میدهد.
این بیماری حدود ۱ درصد جمعیت را مبتلا می کند و در زنان ۹ برابر شایعتر از مردان است.
تشخیص اختلال شخصیت مرزی
براساس DSM-IV-TR اگر بیماری از اوایل بزرگسالی لااقل پنج عدد از ملاکهایی زیر را داشته باشد میتوان تشخیص اختلال شخصیت مرزی را در موردش مطرح کرد.
ویژگی های زیستی اختلال شخصیت مرزی
از بررسیهای زیستی هم میتوان برای تشخیص کمک گرفت، چنانکه در برخی از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، دوره نهفتگی REM کوتاه شده، تداوم خواب مختل است، و نتایج غیرطبیعی در آزمون فرونشانی دگزامتازون و همچنین آزمون تحریک با هورمون آزادکننده تیروتروپین دیده میشود. اما این تغییرات در برخی از بیماران دچار اختلالات افسردگی هم دیده میشود.
ملاکهای تشخیصی در مورد اختلال شخصیت مرزی
الف. بیثباتی در روابط بین فردی، خودانگاره، و حالت عاطفی،
ب. تکانشی بودن، به صورت الگویی نافذ و گسترده که از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینههای مختلف به چشم آید، که علامتش وجود حداقل پنج عدد از موارد زیر است:
- انجام تلاشهای مضطربانه توأم با سراسیمگی برای اجتناب از ترک شدن واقعی یا تصوری. نکته: شامل رفتارهایی نظیر خودکشی یا خودزنی نمیشود، اینها را جزء ملاک ۵ باید برشمرد.
- بیثباتی و شدید بودن روابط بین فردی به صورت الگویی که مشخصهاش تناوب میان دو قطب افراطی است: آرمانینمایی و بیارزشنمایی.
- اختلال و اشکال در هویت؛ بیثبات بودن واضح و دائم خودانگاره یا احساس فرد در مورد خودش.
- تکانشی بودن لااقل در دو حوزه از حوزههایی که بالقوه به فرد صدمه میزنند. (مثلاً خرج کردن پول، روابط جنسی، سوء مصرف مواد، بیملاحظه رانندگی کردن، شکمبارگی). نکته: شامل رفتارهایی نظیر خودکشی یا خودزنی نمیشود؛ اینها را جزء ملاک ۵ باید برشمرد.
- رفتار، ژست، یا تهدید به خودکشی به صورت مکرر، یا خود زنیهای مکرر.
- بیثباتی در حالت عاطفی به صورت واکنشپذیری آشکار خلق (مثل ملال، تحریکپذیری، یا اضطراب شدید و حملهای که چند ساعتی طول بکشد و خیلی به ندرت هم بیش از چند روز باشد.
- احساس پوچی مزمن.
- نامتناسب و شدید بودن خشم یا دشواری در تسلط بر خشم (مثلاً تندخو شدنهای پیاپی، خشمگین بودن دائمی، نزاع کردنهای مکرر).
- بروز افکار بدگمانانه (پارانویید) یا علایم شدید تجزیهای به صورت گذرا و در مواقع فشار روانی (استرس).
خصایص بالینی اختلال شخصیت مرزی
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تقریباً همیشه در بحران به سر میبرند. چرخشهای سریع خلق در ایشان شایع است: یک لحظه ممکن است نزاعطلب باشند، لحظهٔ بعد افسرده و لحظهای دیگر شاکی از این که هیچ احساسی ندارند.
حملات روانپریشی
گاهی ممکن است حملات روانپریشی به شکل اختلال در واقعیت سنجی، توهم و هذیان به شکل کوتاه مدت داشته باشند که به عنوان حملات میکروسایکوتیک نامیده میشود، ولی حملات شدید و تمامعیار روانپریشی مانند اختلال هذیانی یا اسکیزوفرنی در اینها دیده نمیشود؛ در واقع علایم روانپریشی که بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی پیدا میکنند، تقریباً همیشه محدود، گذرا، و جزئی است. رفتار و کردار این بیماران بسیار غیرقابل پیشبینی است و به همین علت تقریباً هیچ وقت به کارایی و توانمندی کامل که در توانشان هست، دست نمییابند.
زندگی آنها پر از درد و رنج است این مطلب در خود زنیهای تکراری آنها مشهود است. این بیماران برای جلب کمک و توجه از دیگران، ابراز خشم می کنند و یا برای کرخت کردن خود در برابر حالت عاطفی فلجکنندهای که دارند، ممکن است رگ دست خود را بزنند یا به انواعی دیگری از خودزنی اقدام کنند
نشانههای اختلال شخصیت مرزی
ارتباطی قوی بین سابقهٔ تروما و سوءاستفادهٔ کودکی، و والدین ناکارآمد علایم گسستگی (تجزیهای) و خودزنی وجود دارد، این ارتباط نشان میدهد چگونه علائم احساس بیحسی، پوچی و تهیبودن، که از نشانههای اختلال شخصیت مرزی هستند، فرد را به سمت خودزنی هدایت می کنند.
احساس وابستگی و خصومت دراختلال شخصیت مرزی
مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی احساس وابستگی و خصومت را همزمان دارند و به همین علت روابط بین فردیشان آشفته و به هم ریختهاست. مکررا به کسی که احساس نزدیکی با او دارند، وابسته می شوند، و از طرفی اگر نسبت به دوستان صمیمی و نزدیک خود هم احساس سرخوردگی پیدا کنند، خشمی بسیار زیاد حس کرده و ابراز میکنند.
تنهایی در بیماران اختلال شخصیت مرزی
بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی نمیتوانند تنهایی را تحمل کنند و برای راضی کردن و آرام کردن خود حتیٰ به روشهای غیرعاذی به جستجوی ایجاد رابطه هستند حتی اگر این رابطه برای خودشان ارضاکننده نباشد.
این بیماران برای رفع تنهایی خود حتیٰ اگر کوتاه مدت باشد، با غریبهها دوست میشوند یا برای رضایت دیگران به بیبندوباری میافتند. آنها اغلب از احساس مزمن پوچی و بیحوصلگی و فقدان احساس هویتی یکپارچه شاکی هستند، و وقتی تحت فشار قرار میگیرند، از این شکایت میکنند که اکثرا علیٰرغم ابراز شدید حالات عاطفی دیگر بسیار افسرده هستند.
ساز و کاری دفاعی اختلال شخصیت مرزی
اتو کرنبرگ، سازوکاری دفاعی به نام همانندسازی فرافکنانه را معرفی کردهاست که مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی از آن استفاده می کنند. در این سازوکار دفاعی ناپخته فرد جنبههای غیرقابل تحمل خود را به فردی دیگر فرافکنی میکند و به این ترتیب او را وادار به ایفای نقشی میکند که به او فرافکنی شدهاست، در نتیجه هر دو به شکلی واحد عمل میکنند. درمانگر باید از این روند به خوبی آگاه باشد تا بتواند با اینگونه بیماران رفتاری خنثیٰ و بدون قضاوت داشته باشد.
اکثر درمانگران معتقدند که بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در آزمونهای ساختارمندی مثل مقیاس هوشی وکسلر برای بزرگسالان (WAIS) قدرت تفکر معمولی از خود نشان میدهند و فقط در آزمونهای ساختارنیافته فرافکنانه مانند آزمون رورشاخ است که اختلالات مربوط به روند تفکر در آنها قابل رویت است
عملکرد بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی
عملکرد بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی به گونه ای است که روابط آنها مکررا مختل میشود، چون همهٔ افراد را یا خوب مطلق میپندارند یا بد مطلق. به این حالت مکانیزم دفاعی دوپاره سازی گفته می شود. یعنی افراد به نظر آنها یا خوب بوده حامی آنهایند پس باید به آنها دل بست، یا بد و منفور و آزارگرند و احساس امنیت آنها را مختل میکنند، زیرا وقتی ببینند بیمار به آنها وابسته شده، او را ترک میکنند و از این رو تهدیدی برای او محسوب میشوند.
در نتیجه این دوپاره سازی است که بیمار، افراد خوب را آرمانی می کند و افراد بد را به کلی فاقد ارزش می دانذ. به همین دلیل است که این بیماران هر زمان از فرد یا گروه متفاوتی حمایت میکنند. برخی از درمانگران صفات اصلی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را با این مفاهیم ذکر میکنند:
- هراس عام و همهچیزهراسی. اضطراب عام و از همهچیز مضطرب شدن
- دودلی عام در همهکار دو دل بودن)،
- رفتار جنسی پرآشوب
علل اختلال شخصیت مرزی از نظر نظریهٔ روانکاوی
نظریهٔ روانکاوی جامعترین تبیینها را برای اختلال شخصیت مرزی بیان کرده است. براساس این نظریه این افراد جای پایی در دنیای واقعی استوار میکنند اما هنگام مواجهه با تعارض، به جای دفاعهای پیشرفته از دفاعهای ابتدایی تری از قبیل «انکار» استفاده می کنند.
اختلال شخصیتهای مرزی به دلیل اختلال در ارتباط با مراقبین خود در دوران اولیه کودکی، نگرشی نارسا و نابسنده از خویشتن و دیگران دارند. والدین آنان از وابسته بودن کودک به خویش بیشتر راضی میشدند، و بنابراین نه تنها او را برای رسیدن به احساس تفرد و استقلال تشویق و ترغیب نمیکردند حتی گاهی تلاش و کوشش کودک را با تنبیه جواب می دادند.
حساسیت افراطی اختلال شخصیت مرزی
به این دلیل است که این بیماران معمولا یاد نمیگیرند که نگرش به خود را به صورت تمام و کمال متمایز از نظر دیگران ایجاد کنند. همین امر باعث حساسیت افراطی ایشان به نظرات دیگران دربارهٔ خودشان شده ، و گاهی باعث وادادن و تسلیم به مردمان دیگر میشود. بر این اساس، وقتی احساس کنند دیگران طردشان کردهاند، خودشان هم خود را طرد کرده و دست به تنبیه و جرح خویشتن و خودکشی می کنند.
جنبههای مثبت و منفی اختلال شخصیت مرزی
کسانی که اختلال شخصیت مرزی دارند علاوه بر نارسایی یاد شده، هرگز نتوانستهاند جنبههای مثبت و منفی خودپنداره خود یا برداشت از دیگران را یکپارچه کنند. علت این امر در رفتار سرپرستان آنها در دوران کودکی آنان است که هرگاه کودک وابسته به آنان و تسلیم آنان باشد او را با پاداش مواجه میسازند اما تلاشهای کودک را برای استقلال و جداشدن از والدین با خصومت و طرد روبرو میکنند.
دوپارگی چیست
به این ترتیب است که شخصیتهای مرزی خودشان و دیگران را به صورت «یکپارچه خوب» یا «سراسر بد» میبینند و بین این دو در تردید میمانند. این فرایند را «دوپارگی» نامیدهاند. تغییرپذیری و نوسان هیجانها و نگرش به روابط شان برخاسته از همین دوپارگی است. پژوهشها در مورد افراد مبتلا به این اختلال نشان از سابقه بهرهکشی جسمانی یا جنسی از آنان در کودکی دارد..
این بهرهکشی ها باعث اختلال در ایجاد خودانگاره شخص شده و همین اختلالها به زعم غالب نظریه پردازان، هسته مرکزی در اختلال شخصیت مرزی را ایجاد می کند. از طرفی، وقتی والدین یا مراقبین کودک گاهی بهرهکش و گاهی پر از محبت و عطوفت باشند این نوسان، خود میتواند عامل بیاعتمادی عمیق کودک به دیگران و گرایش به یکپارچه خوب یا سراسر بد دانستن دیگران گردد.
نظریه روابط موضوعی اختلال شخصیت مرزی
نظریه روابط موضوعی، نوع مهمی از نظریه تحلیلی ، بر این موضوع تمرکز دارد که کودکان به چه شیوهای تصورات خود را از اشخاصی که برایشان اهمیت دارند، مانند پدر و مادرشان، درونی (یا درونفکنی) میکنند. به دیگر سخن، موضوع اصلی این است که کودکان چگونه با کسانی که نسبت به ایشان دلبستگیهای عاطفی قوی دارند، همانندسازی میکنند.
تصاویر درونی شده
این تصاویر درونی شده (بازنماییهای موضوع) قسمتی از من شخص میشود و بر نحوه واکنش شخص به دنیا تأثیر میگذارد. اما ارزشهای درونفکنیشده ممکن است با آرزوها و آرمانهای شخص در بزرگسالی تعارض پیدا کنند -برای مثال، اگر زنی در سنین دانشگاه که عقیده مادرش دربارهٔ نقش شایسته برای یک زن را پذیرفتهاست، به سمت آرمانهای نوین فمینیسم کشیده میشود، چنین تعارضی ایجاد می شود نظریهپرداز پیشگام روابط موضوعی، اوتو کرنبرگ است که مطالب گستردهای دربارهٔ اختلال شخصیت مرزی نوشتهاست.
تجارب نامطلوب کودکی
بیان کرد که تجارب نامطلوب کودکی مانند داشتن پدر و مادری که به گونهای بیثبات عشق و توجه میدهتد، احتمالاً پیشرفتها و موفقیتها را تحسین میکنند اما از ارائه حمایت عاطفی و محبت و صمیمیت ناتوانند- باعث میشود که کودکان بازنماییهای موضوعی مختلی را درونی کنند که در یکپارچه کردن جنبههای مهرآمیز و نامهرآمیز کسانی که به آنها نزدیک اند، واقع نمیشوند.
در نتیجه این روابط موضوعی مختل، منِ نا ایمن پدید میآید که ویژگی اصلی این بیماری است
اگرچه اشخاص مبتلا به این بیماری منِ ضعیف و شکنندهای دارند و به اطمینان بخشی مداوم نیاز دارند، توانایی آزمون واقعیت را حفظ میکنند. اما با وجود اینکه با واقعیت در تماس هستند، اغلب درگیر سازوکار دفاعی دونیمسازی میشوند یعنی تقسیم کردن چیزها به دو مقوله کاملاً خوب یا کاملاً بد و ناتوانی از تلفیق جنبههای مثبت و منفی شخصی دیگر یا خود در یک کل یکپارچه. این گرایش باعث دشواری بیش از اندازه در تنظیم و تعدیل هیجانها میشود زیرا افراد مبتلا دنیا و خودشان، را به گونه سیاه و سفید میبینند.
تجربیات و متناقض
ممکن است درمانگرشان را یک هفته انسانی کامل و بی نقص تصور کنند که میتواند آنها را از درد و آشفتگی برهاند، اما هفته بعد اگر درمانگر به دلیلی در دسترس نباشد، ممکن است به شدت عصبانی شوند.ایدهآل سازی نزد افراد با اختلال شخصیت مرزی بسیار خطرناک است بخاطر اینکه تجربیات متناقض بیشتری را برای بیماران ایجاد می کند وقتی که خود یا موضوع از برآوردن انتظارات غیر منطقی عاجز است؛ این پدیده عموماً منجر به تغییر ناگهانی ارزش زدایی یا تخریب (خود) یا موضوع ایدهآل قبلی می شود.
تشخیص افتراقی اختلال شخصیت مرزی
افتراق بیماران مرزی از اسکیزوفرنی بر این اساس ممکن است که در بیماران مرزی، حملات روانپریشی، اختلال فکر، یا سایر علایم کلاسیک اسکیزوفرنی، هیچ وقت به مدت طولانی وجود ندارد.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی
بیماران دچار اختلال شخصیت اسکیزوتایپی نیز نحوه تفکری بسیار منحصر به فرد، افکاری عجیب، و افکار مکرر انتساب به خود دارند. مشخصه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید، وجود شکاکیت مفرط است. بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی عموماً احساس مزمن پوچی و حملههای کم دوام روانپریشی دارند؛ تکانشی عمل میکنند و توقع روابطی غیر متعارف دارند؛ ممکن است خودزنی کنند و دست به خودکشیهایی فریبکارانه بزنند.
سیر و پیش آگهی اختلال شخصیت مرزی
این اختلال کم و بیش با ثبات است، بهطوریکه بیماران در طول زمان تغییر چندانی نمیکنند. در مطالعات طولی دیده نشده که به اسکیزوفرنی تبدیل شود، اما میزان بروز حملات افسردگی اساسی در این بیماران زیاد است.
این تشخیص معمولاً پیش از چهل سالگی مطرح میشود، چون در این دوره است که بیمار باید برای شغل، ازدواج، و سایر مسائل مهم خود تصمیم بگیرد و به انتخاب دست بزند، ولی نمیتواند با این مراحل که در چرخه زندگی بهطور طبیعی پیش میآید، درست برخورد کند.
درمان اختلال شخصیت مرزی
یکی از بهترین نوع درمانها را میتوان برنامههای ۱۲ قدمی دانست. در رابطه با این بیماری، انجمن ۱۲ قدمی و رایگان «وابستگان گمنام» گزینهٔ مناسبی است که به انجمن «کُدا» (CODA) نیز معروف میباشد که با جستجویی ساده در گوگل، نشانی جلسات آن در هر شهر را میشود به راحتی پیدا کرد.
- بهبود یافتن در این انجمن، مانند انجمنهای ۱۲ قدمی دیگر، بر اساس تجربه بهبودی اعضا میباشد؛ ولی در ادامه:
- نباید انتظار داشت که درمان کوتاه مدت باشد.
- یک رابطه قوی مبتنی بر کمک و یاری میان بیمار و درمانگر برقرار میشود.
- مسئولیتها و نقشهای بیمار و درمانگر به روشنی و وضوح تبیین میشوند.
- درمانگر فعال و هدایتکننده است. نه این که صرفاً شنوندهای منفعل باشد.
- بیمار و درمانگر به صورت متقابل سلسله مراتبی از اولویتها ارائه میدهند.
درمان دیالکتیک رفتاری برای این بیماران طراحی شده است در این درمان تلاش میشود بیمار مهارتهای زیر را آموخته و در زندگی خود اجرا کند:
- ذهن آگاهی
- تحمل ناراحتی
- تنظیم هیجان
- روابط بین فردی موثر
اگر آموزش این مهارتها با مقاومت مواجه شوند از درمانهای زیر برای اختلال شخصیت اسکیزوتایپی یا همان اختلال شخصیت مرزی استفاده می شود:
- داروها
- درمان شناختی
- رفتار درمانی
- آموزش روانی
روشهای این درمان اختلال شخصیت مرزی عبارتند از:
- درمان فردی
- درمان گروهی
- تماس تلفنی
نیاز به مشاوره حضوری دارید ؟!
اگر نیاز به مشاوره حضوری دارید می توانید با شماره ۰۹۰۱۶۵۳۲۸۲۸ با پزشک و روانشناس متخصص ٬ دکتر حسین موسی زاده مستقیما تماس حاصل فرمایید و با نحوه مشاوره ایشان آشنا شوید ٬ در صورت تمایل به رزرو وقت ملاقات با منشی دفتر مورد نظر واقع در تهران و یا کرج با شماره ۰۹۰۱۶۵۳۲۸۲۸ تماس حاصل فرمایید
نیاز به مشاوره در منزل دارید ؟!
اگر ترجیح می دهید که مشاوره در منزل شما صورت گیرد ٬ برای تعیین نوبت و هماهنگی می توانید با شماره ۰۹۰۱۶۵۳۲۸۲۸ تماس حاصل فرمایید
نیاز به مشاوره تلفنی یا مشاوره تصویری دارید ؟!
اگر ترجیح می دهید مشاوره بصورت آنلاین و تلفنی یا تصویری از طریق برنامه هایی نظیر Whatsapp , IMO , Skype و .. صورت گیرد ٬ برای تعیین نوبت و هماهنگی می توانید با شماره ۰۹۰۱۶۵۳۲۸۲۸ تماس حاصل فرمایید.