تفاوت های جنسیتی در رفتار جنسی
آنچه در این مقاله میخوانید
تفاوت های جنسیتی در رفتار جنسی
رفتار جنسی، جنبه مهمی از کیفیت زندگی زناشویی است. منظور از رفتار جنسی ترکیبی از مفاهیم و رفتارها از جمله نگرش ها، تجربه ها، فعالیت ها و احساسات و اندیشه های همراه با آن است. تمامی فرهنگ ها، در سراسر جهان رفتار جنسی را به نوعی کنترل میکنند.؛در مورد زنان ساختارهای فرهنگی مربوط به رفتار جنسی به تنش بیشتر بین این رفتار و کلیشه های فرهنگی میانجامد.
در مورد مردان نیز ساختارهای فرهنگی باعث شده است که مردان برای انجام رفتار جنسی احساس فشار کنند و بر این باور باشند که رابطه جنسی در مورد آنها باید با مهارت و خبرگی صورت گیرد. در واقع زنان و مردان، هویت جنسی و رفتار جنسی خود را در چارچوب نقش های جنسیتی شکل میدهند. رفتار جنسی در متن یک نظام جنسیتی قرار میگیرد.
نظام جنسیتی ساختاری اجتماعی
نظام جنسیتی ساختاری اجتماعی – فرهنگی دارد و کلیشههای فرهنگی آنچه را که رفتار جنسی بهنجار است برای زنان و مردان تعریف میکند. تفاوت زنان و مردان در رفتار جنسی تا حد زیادی از طریق نقش های جنسیتی و متغیرهای فرهنگی که بر آن تاثیر میگذارد، تعیین میشود. طرحواره های نقش جنسیتی، در دختران از سنین پایین می گیرد و زنان به طور نافعال برای سرنوشت جنسیتی خود برنامه ریزی می شوند. کلیشه های فرهنگی، مجموعه ای از باورهای مشترک فرهنگی درباره صفات شخصیتی و سایر ویژگی های مردان و زنان است. تشکیل کلیشههای جنسیتی بازتاب طبیعی کاربرد طرحواره های جنسیتی است.
طرحواره های نقش جنسیتی
طرحواره های نقش جنسیتی مجموعه ای از تداعی های مرتبط با جنسیت است که زمینه اصلی پردازش اطلاعات را بر اساس جنسیت نشان می دهد. به عنوان مثال زنان در فرهنگ ما عمدتاً پذیرفته اند که درباره تمایلات جنسی خود در زندگی زناشویی کمتر صحبت کنند و نارضایتی خود را کمتر ابراز دارند. آنها با این کلیشه روبرو هستند که یک زن خوب هرگز راجع به رفتار جنسی خود صحبت نمیکند. بنابراین رفتار جنسی همواره در هالهای از ابهام قرار دارد و تا پیش از ایجاد اختلال های جدی در کارکرد جنسی، آگاهی های کافی در این خصوصارائه نمی شود. یک کلیشه سنتی در اغلب فرهنگ ها وجود دارد که تمایلات جنسی زنان و مردان کاملاً متفاوت است.
زنان مشهور هستند به اینکه رابطه جنسی علاقمند نیستند و از لحاظ انگیزش جنسی با مردان تفاوت دارند. به عنوان مثال در یک فرا تحلیل، نشان داده شده که مردان و زنان از لحاظ انگیزش های مربوط به ارتباط جنسی با یکدیگر تفاوت دارند. مردان بر اساس کلیشه های فرهنگی بیشتر به جنبه جسمانی رابطه علاقهمند هستند و نگرش سطحی به این دارند زنان از سوی دیگر به احساسات عاشقانه بیشتر توجه دارند و به جنبههای بین فردی رابطه بیشتر از جنبه های جسمانی آن اهمیت می دهند. نتایج بررسی فرا تحلیل ها در جهت تایید این کلیشه است. از سوی دیگر مطالعات در سه دهه گذشته شواهدی را در این مورد که مردان و زنان از لحاظ برانگیختگی جنسی نسبت به محرک های جنسی متفاوت هستند، نشان نداده است.
پژوهشها در زمینه رشد و تحول تمایلات جنسی
حاکی از این است که در واقع این فرایند در مردان و زنان تفاوت دارد. مردان و زنان در اصل مراحل رشد و تحول جنسی را در نوجوانی و بزرگسالی با نظم های مختلف طی می کنند؛ برای مردان تمایلات جنسی در نوجوانی معطوف به اندام های تناسلی است. اما در سنین میان سالی تاکید از احساسات مربوط به اندامها به سوی کیفیت ارتباط با شریک زندگی معطوف میشود. در زنان تمایلات جنسی در نوجوانی معطوف به اندام های تناسلی نیست و تاکید بیشتر بر رابطه است.
تمایلات جنسی در رابطه
و تمایلات جنسی در رابطه با اندام های جنسی بعدها در زنان شکل میگیرد و تا سنین ۳۰ – ۴۰ سالگی کامل نیست. امروزه تمایل به مدل های جدید رفتار انسانی مطرح شده است که بر کلیشه های جنسیتی غلبه دارند. یک راه حل چشمگیر که پیشنهاد شده است، فراجنسیتی یا دوجنسیتی بودن است یعنی برخورداری هم از ویژگی های زنانه و هم از ویژگیهای مردانه. به عبارت دیگر ترکیب ویژگی های شخصیت مثبت زنانه و مردانه است. محققان در این راستا این پرسش را مطرح میکنند که چرا یک شخص نباید هم دارای خصوصیت های مثبت زنانه باشد و هم از خصوصیت مثبت مردانه بهرهمند شود.
بم، در مطالعه بر روی دانشجویان دانشگاه دریافت که تقریباً یک سوم آنها بر اساس مقیاس او دو جنسیتی هستند. نتایج تحقیقات دلیل در ایران نیز همسو با مطالعات غرب است. مرور مطالعات در زمینه فراجنسیتی بودن نشان میدهد که برخورداری از کلیشههای انعطاف پذیر زنانگی و مردانگی با بهداشت روانی بیشتر در ارتباط است، چرا که زنان و مردان در منابع رفتار خود امکانات وسیع تری دارند و در موقعیت های مختلف بهتر عمل می کنند و انعطاف پذیر هستند.