آنچه در این مقاله می‌خوانید
دشواری های مربوط به بازسازی اعتماد
موضوع مسئله ساز متداول و مهم دیگر در این مرحله درمان این است که اگر چه زوجی ممکن است به خوبی درباره فرآیند بخشش صحبت کنند ولی هنوز در اعتماد کردن به یکدیگر مشکل دارند، به زوج ها در چه وضعی باید مفاهیمی را ارائه داد که درک این مشکل را برای هر دو نفر آنها آسان تر سازد و فرد آسیب دیده تشویق شود تا مخاطره های کوچک، قابل کنترل و بیشتری را با شریک زندگی خود به عمل آورد تا بتواند رابطه را بازسازی کند.
اعتماد سازی با پیروی از الگوی مسلط
بنابراین اعتماد سازی با پیروی از الگوی مسلط مبتنی بر مواجهه صورت می‌گیرد. فرد آسیب دیده تشویق می‌شود تا گام های کوچک و تدریجی را بردارد که میزان خطر پذیری او را در ارتباط افزایش دهد برای مثال مطمئن بودن نسبت به چیزی که برای شریک زندگی حساس است، یا موقع وقت گذرانی همسرش را مورد کنترل بررسی قرار ندهد.
در زوج ها با این تمرین های تدریجی، آرام آرام احساس اطمینان و پیش‌بینی پذیری بازسازی می‌شود بدون این که فرد آسیب دیده ظاهراً دست به خطر زیادی زده باشد. درمانگر باید اقدام کننده روشن سازد که باید به گونه‌ای مطمئن و قابل پیش بینی عمل کند در غیر این صورت آسیب بیشتری به رابطه آنها وارد خواهد شد. برای مثال اگر فرد آسیب دیده مرتباً او را کنترل میکند،
اولین گام این است که میزان کنترل کردن ها کاهش یابد، از ۱۰۰ درصد به ۵۰ درصد برسد، اما هنوز به طور تصادفی برای اطمینان یافتن از رفتار همسرش کنترل هایی داشته باشد یا خود فرد اقدام کننده به گونه اعتماد برانگیز رفتار کند. پس از اینکه فرد اقدام کننده نشان داد که کجاها می رود و چه کار می کند، سپس فرد حادثه دیده باید تشویق شود تا خطر را تحمل کند و میزان کنترل را دیگر کاهش دهد.
